
توان هوازي دانشآموزان دختر نوجوان غير ورزشكار.
1-5. فرضيههاي تحقيق
1. هفت هفته تمرين هوازي تداومي بر تركيب بدني دختران نوجوان غير ورزشكار اثر معنيداري دارد.
2. هفت هفته تمرين هوازي تداومي بر توان هوازي دختران نوجوان غير ورزشكار اثر معنيداري دارد.
3. هفت هفته تمرين هوازي تناوبي بر تركيب بدني دختران نوجوان غير ورزشكار اثر معنيداري دارد.
4. هفت هفته تمرين هوازي تناوبي بر توان هوازي دختران نوجوان غير ورزشكار اثر معنيداري دارد.
5. بين تأثير هفت هفته تمرين هوازي تداومي و تناوبي بر تركيب بدني اختلاف معنيداري وجود دارد.
6. بين تأثير هفت هفته تمرين هوازي تداومي و تناوبي بر توان هوازي اختلاف معنيداري وجود دارد.
1-6. قلمرو محدوديتهاي تحقيق
1-6-1. قلمرو تحقيق
پژوهش مورد نظر در بين دختران نوجوان 13 تا 17 ساله دبيرستاني انجام گرفت كه داراي هيچ سابقهي ورزشي منطقي نبوده و ورزشكار محسوب نميشوند و همچنين سالم و تندرست بودهاند و سابقهي بيماريهاي قلبي، تنفسي، آسم و … نداشتهاند.
تمرينات تناوبي و تداومي طراحي شده در قالب 30 دقيقه دويدن گروه تداومي با شدت 65 -60 درصد حداكثر ضربان قلب و گروه تناوبي با توان 75-70 درصد حداكثر ضربان قلب به مدت هفت هفته، هر هفته 3 جلسه در نظر گرفته شد.
1-6-2. محدوديتهاي قابل كنترل
1. آزمودنيها از بين دانشآموزان دختر غير ورزشكار دبيرستاني انتخاب شدند.
2. ابزار اندازهگيري تركيب بدني استاندارد در نظر گرفته شده است.
1-6-3. محدوديتهاي غير قابل كنترل
1. عدم كنترل تغذيه روزانه آزمودنيها.
2. عدم امكان كنترل وضعيت روحي آزمودنيها و وجود تفاوتهاي شخصيتي در انجام تمرينها با حداكثر انگيزه.
3. تفاوت در ويژگيهاي جسماني و ژنتيكي آزمودنيها.
1-7. تعريف واژهها
1-7-1. تمرينات هوازي
تمرينات هوازي به آن دسته از فعاليتهايي گفته ميشود كه مراحل توليد انرژي در حضور اكسيژن انجام ميگيرد و داراي دو ويژگي اصلي است كه عبارتند از: 1) طولاني بودن زمان فعاليت، 2) كاهش نسبي شدت فعاليت (زير بيشينه) و هر چه توانايي فرد در دريافت اكسيژن از محيط و استفاده از فرآيند سوخت و ساز درونسلولي بيشتر باشد، آمادگي هوازي فرد بيشتر است. انرژي مورد نياز براي انجام تمرينات هوازي از گلوكز و چربي تأمين ميشود. بنابراين براي كاهش چربي خون و يا كاهش وزن چربي بدن، تمرين هوازي بهترين نوع تمرين است (آقا علينژاد، 1391).
1-7-1-1. تمرينات هوازي تداومي
در روش تداومي فرد بدون استراحت به تمرين ميپردازد، مثلاً 20 دقيقه دويدن پيوسته و بدون استراحت (آقا علينژاد، 1391).
1-7-1-2. تمرينات هوازي تناوبي
در روش تناوبي، فرد مابين تمرين كردن استراحت ميكند و معمولاً زمان استراحت با زمان فعاليت برابر است. به عنوان مثال يك دقيقه دويدن و يك دقيقه استراحت (استراحت فعال مثل راه رفتن) (آقا علينژاد، 1391).
1-7-2. تركيب بدن
تعريف نظري: از فاكتورهاي آمادگي جسماني مرتبط با سلامتي است و بيانگر مقادير نسبي اجزاي بدن است و به مقدار چربي و بافت خالص بدن يا توده بدون چربي (عضله، استخوان و آب) اطلاق ميشود (آقا علينژاد، 1391).
تعريف عملياتي: شاخص تودهي بدن (BMI) يكي از شاخصهاي مهم در ارزيابي تركيب بدن به شمار ميرود كه از آن براي تعديل قد و وزن استفاده ميشود. BMI نسبت وزن بدن به مجذور قد است.
قد به توان دو (بر حسب متر) / وزن (به كيلوگرم) = BMI
نمرهي BMI كمتر از 20 به منزلهي كم وزن1، نمرهي 20 تا 9/24 به منزلهي وزن مطلوب، نمرهي 25 تا 30 به منزلهي اضافه وزن و نمرهي بيشتر از 30 به منزلهي چاق2 در نظر گرفته ميشود. بالا بودن BMI به شيوع فراوان مرگ و مير ناشي از بيماري قلبي، سرطان و انواع ديابت همراه است (رابرگز، 1390).
در اين پژوهش، جهت ارزيابي تركيب بدن آزمودني، BMI مورد استفاده و مقايسه قرار گرفته است.
1-7-3. توان هوازي
تعريف نظري: ظرفيت بيشينه كاركردي سيستم قلبي تنفسي براي ادامه و حفظ فعاليت جسماني و يا كاري كه در بر گيرندهي گروههاي عضلاني عمده در زماني طولاني است (شيخ، 1386).
تعريف عملياتي: آمادگي قلبي و تنفسي (قلبي ـ عروقي) از مهمترين عوامل آمادگي جسماني است كه به دليل اهميت آن در تندرستي انسان، توجه زيادي را به خود معطوف كرده است و با حداكثر اكسيژن مصرفي (VO2 max) ارتباط مستقيم و بالايي دارد و معمولاً با اندازهگيري حداكثر اكسيژن ميتوان ميزان كارآيي دستگاههاي گردش خون و تنفس را به طور دقيق تعيين كرد. اين نوع قابليت بيشتر در دوهاي استقامت و فعاليتهاي طولاني مدت كاربرد دارد (شيخ، 1386).
در اين پژوهش نيز براي سنجش و ارزيابي توان هوازي، حداكثر اكسيژن مصرفي مورد ارزيابي و بررسي قرار گرفته است.
فصل دوم: مباني نظري و پيشينهي پژوهش
مباني نظري و پيشينهي پژوهش
2-1. مقدمه
توجه به فعاليت بدني، به عنوان بخش مكمل يك زندگي سالم، گسترش يافته است و شواهد علمي از فوايد سلامت بخش تمرين و ورزش، در حال افزايش است. بررسيها نشان ميدهد كه فعاليت بدني با تكرار، شدت، مدت مناسب و بر اساس برنامههاي منظم، مزاياي قابل توجهي دارد. حفظ سطح مناسبي از عناصر آمادگي جسماني، مانند استقامت قلب و عروق، قدرت و استقامت عضلاني، تركيب بدني و انعطافپذيري در كاهش خطر بيماريهاي قلبي، فشار خون، ديابت، پوكي استخوان، چاقي و ناراحتيهاي رواني (افسردگي) مؤثر است. كاهش ميزان موارد حملهي قلبي و حفظ عملكرد مستقل در پيري، از مزاياي تمرينهاي منظم است. ضمن آنكه افراد از نظر بدني فعال، نسبت به افراد غير فعال، از طول عمر بيشتري برخوردارند.
در اين فصل، ابتدا مباني نظري مربوط به آمادگي جسماني و فاكتورهاي مورد نظر در اين پژوهش يعني توان هوازي و تركيب بدني، و انواع تمرينهاي هوازي (تناوبي و تداومي) و سپس خلاصهاي از پژوهشهاي انجام شده در داخل و خارج از كشور در ارتباط با اين موضوع بيان ميگردد.
2-2. آمادگي جسماني و اثرات آن بر زندگي
آمادگي جسماني، عبارت است از توانايي زيستن به عنوان موجودي متعادل و كامل. همچنين آمادگي جسماني را ميتوان انجام دادن كارهاي روزمره بدون خستگي و صرف انرژي زياد تعريف كرد (كاسپرسن، 1985). نيل به آمادگي جسماني و حفظ آن، بر تمام جنبههاي زندگي تأثير ميگذارد و علاوهبر تقويت تندرستي، در افزايش بازدهي كاري نيز مؤثر است (آقا علينژاد، 1391).
آمادگي جسماني از عناصر متعددي به وجود ميآيد و اين عناصر در سطوح مختلفي قابل طبقهبندي هستند. بعضي از اين عناصر با تندرستي و بعضي با اجراي مهارتهاي حركتي در ارتباطند. آمادگي جسماني وابسته به تندرستي، با توسعه و نگهداري آن دسته از عواملي كه از طريق پيشگيري و درمان بيماريها، تأمين كنندهي سلامت هستند در ارتباط است و در قابليت عملكرد و حفظ يك الگوي زيستي سالم مؤثر است. بنابراين آمادگي جسماني وابسته به تندرستي، در طول زندگي از اهميت ارزيابي برخوردار است. آمادگي جسماني وابسته به اجراي حركتي به توسعه و حفظ آن دسته از عوامل آمادگي علاقمند است كه موجب اجراي فعاليتهاي بدني مانند ورزش ميشود. در آمادگي اجراي حركتي بر توسعهي كيفيتهاي بهبود دهنده اجراي فعاليتهاي جسماني (ورزش) تأكيد ميشود در حالي كه در آمادگي تندرستي بر زندگي بهتر توجه ميشود (شيخ، 1386). آمادگي جسماني چه در زمينهي تندرستي و چه در زمينهي مهارت حركتي بايد با ويژگيهاي شخصي مانند سن، نيازها، اهداف و كار و وظيفهي او متناسب باشد. تمام افراد داراي حد معيني از اجزاي آمادگي تندرستي و آمادگي حركتي هستند و محدودهي رشد و تكامل اين اجزا با خصوصيات شخصي متناسب است (شيخ، 1386).
2-2-1. اجزاي آمادگي جسماني
ـ اجزاي آمادگي جسماني مرتبط با سلامتي
استقامت قلبي ـ عروقي و تنفسي: عبارت است از قابليت دستگاه گردش خون و تنفس براي هماهنگي با فعاليت مورد نظر به منظور تأمين اكسيژن و دفع مواد زائد و توانايي برگشت سريع به حالت اوليه پس از انجام كار.
انعطافپذيري: انعطافپذيري به عنوان حداكثر دامنهي حركت در يك مفصل تعريف ميشود.
استقامت عضلاني: به توانايي عضله براي تداوم اجرا بدون خستگي گفته ميشود.
قدرت عضلاني: حداكثر نيرويي است كه يك عضله و يا گروهي از عضلات، فقط براي يك بار ميتوانند در مقابل يك نيروي مقاوم وارد كنند.
تركيب بدني: عبارت است از مقادير نسبي عضله، چربي، استخوان و ديگر بخشهاي حياتي بدن (آقا علينژاد، 1391).
ـ اجزاي آمادگي جسماني مرتبط با مهارتهاي ورزشي
چابكي: به توانايي تغيير سريع و ناگهاني جهت حركت و سرعت، همراه با حفظ تعادل گفته ميشود.
هماهنگي: توانايي استفاده از حواس از جمله بينايي و شنوايي، همراه با بخشهاي ديگر بدن به منظور اجراي تكاليف، به طور يكنواخت و روان.
تعادل: به توانايي حفظ بدن در فضا گفته ميشود.
توان: بكارگيري حداكثر نيرو در حداقل زمان.
سرعت: عبارت است از توانايي جابجا شدن كل بدن (مانند دو) يا يك اندام (مانند سرعت دست در مشتزني) در حداقل زمان.
زمان عكسالعمل: عبارت است از فاصلهي زماني بين دريافت محرك و شروع پاسخ.
يك ورزشكار، براي اجراي موفقيت آميز مهارتهاي مختلف ورزشي، علاوهبر اجزاي آمادگي جسماني مرتبط با سلامتي، به توسعهي اجزاي مرتبط با مهارت نيز نيازمند است. همچنين هر فرد جهت حفظ سلامتي و تندرستي خود، نياز است كه با برنامهريزي و تمرين، عوامل آمادگي جسماني مرتبط با سلامتي را توسعه دهد (آقا علينژاد، 1391).
2-3. آمادگي قلبي ـ تنفسي
آمادگي قلبي ـ تنفسي (قلبي ـ عروقي) از مهمترين عوامل آمادگي جسماني است كه به دليل اهميت آن در تندرستي انسان، توجه زيادي را به خود معطوف نموده است (شيخ، 1386).
آمادگي قلبي ـ تنفسي، عبارت است از برخورداري از نوعي كيفيت كه به وسيلهي آن، قلب و تنفس ميتوانند به سهولت خود را با شدت فعاليت بدني هماهنگ كنند و با همان سهولت، از خستگي به درآيند و فعاليت ديگري را شروع نمايند. استقامت قلبي ـ تنفسي، به عواملي مانند كارآيي ششها، قلب، رگهاي خوني، كيفيت و كميت خون و اجزاي سلولي كه به بدن هنگام تمرين كمك ميكنند، بستگي دارد. آمادگي قلبي ـ تنفسي، عاملي مرتبط با سلامتي در نظر گرفته ميشود، زيرا:
1. سطوح پايين آمادگي قلبي ـ تنفسي، با افزايش قابل ملاحظهي خطر مرگ ناگهاني مرتبط است.
2. افزايش آمادگي قلبي ـ تنفسي، با كاهش در مرگ ناشي از تمام علل مرتبط است.
3. سطوح بالاي آمادگي قلبي ـ تنفسي، با سطوح بالاتر فعاليت جسماني روزمره مرتبط است كه به بسياري از فوايد سلامتي بستگي دارند (پولاك، 1990).
استقامت قلبي ـ تنفسي، وسيلهي دفاعي اصلي در برابر خستگي است. افرادي كه از استقامت قلبي ـ تنفسي، خوبي برخوردارند، ميتوانند فعاليتهاي بدني شديد را بدون از نفس افتادن و خستگي شديد، براي مدت طولاني حفظ كنند. ميزان مرگ ناشي از بيماري قلبي ـ عروقي در اين افراد، هشت مرتبه كمتر از افراد ناآماده است (پولاك، 1990). پايين بودن ظرفيت تنفسي، حتي در ورزشها و فعاليتهاي كم تحرك، منجر به خستگي ميشود.
آمادگي قلبي ـ تنفسي، كه آمادگي قلبي ـ عروقي يا حداكثر توان هوازي نيز ناميده شده است، توانايي دستگاههاي قلبي ـ عروقي و تنفسي و توانايي انجام تمرينهاي شديد پيوسته است (شفرد، 1968). آمادگي قلبي ـ تنفسي، با حداكثر اكسيژن مصرفي (VO2 max
